کار ما چیزی شبیه بنگاه ازدواج است!

مترجم: ریحانه دقیقیان

صد سوال از ۱۰۰ طراح بخش کوچکی از پروژه‌ی یک طراح به‌نام «یوگنی یرمکاو» است که مصاحبه‌های بسیارکوتاهی را با طراحان مختلف (که اغلب طراح‌گرافیک هستند) انجام می‌دهد.
هریک از این مصاحبه‌ها شامل پنج سوال و جواب هستند. او از همه طراحان پنج سؤال یکسان پرسیده‌؛ سؤالات مهم، پاسخ‌های کوتاه.
اصل این پروژه بر این اساس بنا شده است: کلمات اضافی و بیهوده، هرچه کمتر، بهتر. هدف، انتقال اطلاعات مفید و تا حد ممکن خلاصه شده به خوانندگان است.
این مصاحبه‌ها به‌صورت اینترنتی و از طریق ایمیل انجام شده‌اند. این پروژه در ماه آوریل سال ۲۰۱۴ آغاز شد و اولین مصاحبه در ۱۳ ماه مه ۲۰۱۴ منتشر شد. مطالعه‌ی این مصاحبه‌ها می‌تواند مفید باشد.

 

یو سانتوز | ا Yo Santosa
طراح اندونزیایی، ساکن کالیفرنیا

هنگامی که در این حرفه آغاز به‌کار کردید با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
بزرگ‌ترین مشکل پس از فارغ‌التحصیلی، ورود به دنیای واقعی کار بود. در مدرسه و دانشگاه می‌توانستم، ساعت‌ها، روزها و هفته‌ها را صرف یک پروژه کنم و آن را به بهترین شکل ممکن در بیاورم. سر کار اما زمان برابر است با پول. باید سریع و هوشمندانه کار کردن را می‌آموختم و از ایراد‌گیری غیرضروری آثارم پرهیز می‌کردم. در دانشگاه برای خودم طراحی می‌کردم، خودم سفارش‌دهنده و طراح بودم. پس از فارغ‌التحصیلی برای شرکت بزرگی می‌کردم و کارهایم هیچ‌وقت آن‌طور که باید از آب در نمی‌آمد. آن موقع فکر می‌کردم اصلاً دنیا معنی و ارزش طراحی خوب را نمی‌فهمد! بالاخره زمانی فرا رسید که متوجه شدم من برای خودم طراحی نمی‌کنم. بعد از آن شروع به طراحی کارهای قابل قبول‌تری کردم. فهمیدم این مردم هستند که باید کار را دوست داشته باشند. مساله فقط طراحی تایپ و انتخاب رنگ نبود، بلکه چگونگی تعامل اثر با مخاطب و معرفی شخصیت یک برند بود که اهمیت داشت.

 

یک طراح جوان باید چه‌کار کند تا هیچ‌کس او را استخدام نکرده و به او سفارش کار ندهد؟
ساعت دو بعد از ظهر در یک روز تابستانی سال 2013 بود. قرار بود با دانشجوی تازه فارغ‌التحصیل شده‌ای که آثارش را برایمان ایمیل کرده بود مصاحبه کنیم، و من از این بابت بسیار هیجان‌زده بودم. ساعت دو و سی دقیقه از طریق ایمیل از او پرسیدم که آیا سر قرار حاضر خواهد شد یا خیر. پاسخی نیامد تا روز بعد. فردای آن روز نوشت که قرارمان را فراموش کرده بود و در خواست قرار مصاحبه‌ی مجدد نمود. دوباره قرار گذاشتیم و او با نیم ساعت تاخیر رسید. نتوانست آثارش را به خوبی ارائه دهد، آلبوم نمونه کارهایش مرتب نبود و هیچ چیز در مورد شرکت ما نمی‌دانست. به نظرم هر چه‌قدر هم که کارهای آنلاین یک طراح قوی باشند، اخلاق کاری تاثیر بیشتری بر روی استخدام او خواهد گذاشت. مطمئن بودم که اگر پروژه‌ای را به او بسپارم، در موقع مقرر آن را به اتمام نخواهد رساند.

آیا نکته‌ای هست که آرزو می‌کردید ای‌کاش از ابتدای فعالیت خود در این حرفه می‌دانستید؟
ای‌کاش می‌دانستم که چه قدر مهارت‌های ارائه کار (پرزانته کردن) بر روی استخدام شدن یا نشدن تاثیرگذار است. اگر توانایی این را داشته باشید که سفارش‌دهندگان را قدم به قدم در پروسه‌ی ایده‌پردازی برند با خود همراه نمایید، عاشق محتوا و ایده کار خواهند شد. نکته‌ی دیگری که آرزو می‌کردم زودتر آن را می‌دانستم این است که اطراف خود را با افراد باهوش و تاثیرگذار پر نمایم؛ نه تنها در زمینه‌ی طراحی بلکه در هر زمینه‌ای. هر‌چه افراد یک تیم با یکدیگر تفاوت بیشتری داشته باشند، بهتر است. ما به عنوان طراح، همیشه از سایر صنایع و رویدادهای مختلف در زندگی درس می‌گیریم. و همین امر درک ما را در تعامل و فرهنگ، غنی‌تر می‌نماید.

آیا قوانین و قواعد خاصی را برای بالا بردن کیفیت کار در حرفه خود دنبال می‌کنید؟
پس از فارغ‌التحصیلی در صنعت موشن گرافیک مشغول به کار شدم. ما به صورت شبانه‌روزی و سخت کار می‌کردیم. پس از مدتی متوجه شدم بهترین کارایی من در ایده‌پردازی و طراحی زمانی است که استراحت کافی داشته و از اطرافم الهام گرفته باشم. و این یعنی نیاز داشتم مدتی از فضای کار دور باشم. تصمیم گرفتم فقط تا ساعت هفت بعد از ظهر کار کنم و آخر هفته‌ها اصلاً کار نکنم. وقتی از کار دور می‌شوم و با دیدگاهی تازه به آن باز می‌گردم، به راحتی می‌توانم نقاط ضعف و قوت اثر خود را بیابم. آموختم که به غریزه‌ی خود اعتماد نمایم، چرا که بخش زیادی از طراحی و برندینگ بر اساس احساسات و غرایز صورت می‌گیرند. می‌بایست اثر را طوری طراحی کنیم که ظرف مدت چند ثانیه توجه مخاطب را جلب نماید. به نظرم کار ما چیزی شبیه بنگاه ازدواج است! باید کاری کنیم تا مردم عاشق برندی شوند که طراحی می‌کنیم.

آیا کتاب مناسبی برای طراحان جوان سراغ دارید که به آن‌ها معرفی کنید؟
کتاب طراحی هر چه مختصرتر بهتر اثر «دایتر رامز»  بسیار کاربردی و ساده نوشته شده است. طراحی طرح اثر «کنیا هارا»، مدیر گروه هنری موجی، کتابی است با تصویر و دیدگاهی متفاوت که باعث می‌شود هر آن‌چه که می‌بینید را زیر سوال ببرید. کتاب استیو جابز اثر «والتر ایزاکسون» نیز برای افرادی که می‌خواهند کسب و کارهای هنری راه بیاندازند بسیار جذاب و الهام‌بخش است. با خواندن این کتاب مو به تنم سیخ شد و به گریه افتادم.

 

زمان انتشار: ۱۱:۵ ۱۳۹۵/۱۲/۱۸

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن