زیر سایه توهم

نویسنده: شادی تاکی


توهم قدرت و شهرت در سایه مدیرت، متاسفانه در کشور ما به یک اپیدمی بیمارگونه تبدیل شده است و از طبقات بالای مدیرتی آغار می‌شود و بدون توقف تا مدیرت‌های خرد جامعه سرازیر می‌شود. سیاستمدار، اقتصادان، پزشک، کارمند، کارگر و حتی هنرمند هم نمی‌شناسد؛ کافی ست نام «مدیر» حتی برای ابراز احترام به شخص یا اشخاصی اتلاق شود و اینجاست که با درجات مختلف اما در یک چارچوب، مدیر یا مدیران وارد عمل می‌شوند!
با کمی تامل می‌شود پی‌برد که بی‌تردید این مشکل نیز به پیشینه زیسته ملت ما در تاریخ و حتی جغرافیایش باز می‌گردد و به شکل‌گیری فرهنگ و گفتمان‌هایی که مدیریت‌های مختلف در آن ساخته شده‌اند.
اما در این بین مدیریت‌های تیمی یا به اصطلاح هیت مدیره‌ای هم نه تنها از این قاعده استثنا نیستند بلکه دست در دست هم قوت بیشتری در مسیر متوهمانه خود کسب می‌کنند و حتی اگر یکی از آنها قدمی بر خلاف خواستة مرسوم دیگر مدیران برداشت یا کلا حذف خواهد شد یا به مرور زمان او هم، رنگ جماعت به خود می‌گیرد
دیگر سال‌ها و حتی قرن‌هاست که ملت ما در برخورد با سازمان‌های مختلف با این توهمات مدیریتی خو گرفته‌اند؛ اما از آنجا که تجربه تاریخ جهانی حاکی از این است که هنرمندان اغلب تفکرات چپ گرا، ساختار شکن و چالش برانگیز نسبت به چارچوب های مدیریتی حاکم بر هر جامعه داشته اند ( البته جدا از هنرمندان درباری و وابسته بر حاکمان)، این روحیة مدیریت از سوی اقشار هنرمند در سندیکاهای هنری بسیار دردناک تر خواهد بود زیراکه در عرف، این قشر جامعه نه تنها ادعای فرهنگ برتر دارند که مهمتر، خود را فرهنگ ساز هم میدانند!
متاسفانه و به طور طبیعی رفته رفته، روند نادرست فهم مدیریت در کشور، به جامعه کوچک صنف طراحان گرافیک هم وارد شد و کمابیش با ضعف یا قدرت در دوره های مختلف هیئت مدیره ای انجمن این صنف، رسوخ کرد تا اینکه در دوره هفتم از انتخاب هیئت مدیره، اعضای انجمن سعی داشتند بیشتر افرادی را انتخاب کنند که به لحاظ سن و سال و تجربة کاری به نوعی موی سپیدِ این عرصه بودند،
به این امید که تجربة اجرایی و کاری آنها سبب شود نقص ها برطرف گردد و راه تجربة آنها هموار کنندة مسیر باشد! اما افسوس که همچنان توهم قدرت و افزایش شهرت یا حتی برای برخی جای ماندگان از قافلة هم نسلانشان! کسب شهرت، مانع از حرکت در مسیر مورد انتظار شد و سه سال بی بهره و نه تنها در سکون که حتی در بسیاری موارد با پس رفت به عقب گذشت! مدت زمانی که میتوان با درایت و برنامه ریزی درست، کوله باری از رویدادهای بزرگ برای جامعة امروز و تاریخ آیندة طراحان گرافیک به وجود آورد و به ویژه برای ساماندهی هرچه بیشتر انجمن و فرزند نوپایش، یعنی موزة گرافیک ایران و نیز اعضای جوان این انجمن قدم های بسیاری رو به جلو نهاد.
پس چنین تجربه هایی در تاریخ این کشور است که اغلب موارد هرگاه مدیر یا مدیرانی در حال ترک سمت خود یا در پایان دوره مدیریتی شان هستند در پس آن شادمانی انتخاب کنندگان پیش می آید و رای دهندگان باز به امید تغییر و رهایی از وضعیت به وجود آمده توسط مدیران قبلی، دست به انتخاب مدیران جدید میزنند.
در انتخابات پیش رو شاید ماحصل این تجربههای ناموفق و تکرار شونده باعث شد که این بار اسامی نامزدان اعلام شده از سوی سایت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران از لحاظ کمیت و کیفیت با افراد محدودی مواجه شود! و این روزها همان روزهایی ست که اعضا با خوانش تبلیغاتی که از سوی هر نامزد در سایت و صفحات شخصی منتشر می شود در پی انتخاب بهترین های صنفشان هستند، برای آغازی دوباره...
 اما آیا نامزدهای دوره جدید تافته‌ای جدا بافته از تفکرات غالب مدیرتی در این کشورند؟ هدف و انگیزه پا پیش نهادن برای این سمت چه خواهد بود؟ آیا این افراد هم دچار توهم قدرت و شهرت هستند و یا به مرور زمان خواهند شد؟!   
این نکات تنها زنگ هشداری است برای سه سال دیگر مدیرانی که به زودی در سمت هیئت مدیره این انجمن وارد میدان عمل می‌شوند.
و ما اعضای انجمن، فرزندان ملت در همه حال امیدوار بار دیگر در آرزوی دگرگونی مثبت، مدیران صنف خود را بر می‌گزینیم...!


 

شادی تاکی
آذرماه 1397

زمان انتشار: ۱۱:۵۴ ۱۳۹۷/۹/۱۱

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی
ایمیل

قوانین ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین باشند، منتشر نمی‌شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری کنید

متن